سبک های فرزندپروری به نحوه کنترل و حمایت ما از فرزندان و همچنین استانداردهای رفتاری و عملکردی که از آنها انتظار داریم اشاره دارد. در اینجا جزئیاتی وجود دارد که به شما در انتخاب آگاهانه کمک می کند.
پدر و مادر شدن وضعیتی است که با هیجان و دلهره زیادی پیش بینی می شود. وقتی این اتفاق میافتد، ترکیبی از غرایز، تجربیات دوران کودکی، و ایدههایی که از والدین، دوستان و سایر منابع به دست میآیند، با هم ترکیب میشوند و یک سبک متمایز از فرزندپروری را شکل میدهند که برای هر والدین و خانواده منحصر به فرد است.
ما به عنوان والدین، ممکن است به اعمال فرزندانمان با محبت و تشویق کردن پاسخ دهیم و راهنمایی های حساس ارائه دهیم. از طرف دیگر، ممکن است از دستورات، نظرات منفی و تهدید و تنبیه بدنی استفاده کنیم تا اطمینان حاصل کنیم که فرزندانمان انتظارات ما را برآورده می کنند.
تأثیرات مهم بر انتظارات شامل فرهنگ، ارزشها، نقشها و شیوههای ویژه واحدهای خانواده است. به همین دلیل است که سبک های فرزند پروری در فرهنگ های مختلف، متفاوت می باشد.
سبک های فرزندپروری از طریق فرهنگ ها و سنین
همه جوامع و فرهنگ ها از والدین انتظار دارند که فرزندان خود را پرورش دهند و از آنها محافظت کنند. آنها شیوه های فرزندپروری متناسب با شرایط خود را تجویز می کنند.
ماهیت واحد خانواده – خانواده مشترک یا خانواده هسته ای جدیدتر – نقش مهمی در تعیین چگونگی والدین دارد. اگرچه هر دو نوع اهداف والدینی مشابهی دارند، خانواده مشترک یا گسترده بیشتر به سمت روابط مشارکتی گرایش دارند، زیرا اعضا تا حد زیادی به یکدیگر وابسته هستند.
خانواده هسته ای سبک کودک محور را با تاکید بر فردیت، شخصیت و منحصر به فرد بودن ترجیح می دهند.
نکته مهم این است که نحوه تربیت کودکان در طول زمان و با بزرگتر شدن تغییر می کند و تکامل می یابد.
تحقیقات گسترده نشان میدهد که سبک های فرزندپروری در زمینههای فرهنگی به چهار دسته اصلی تقسیم میشوند:
- مستبد
- سهلگیر
- غفلتکننده
- مقتدر
1_ فرزندپروری مستبدانه – کودک کنترل شده
والد مستبد یا “آنطور که من می گویم انجام دهید” مسئولیت کامل کودک را بر عهده می گیرد، همه تصمیمات را می گیرد و انتظار دارد که کودک بی چون و چرا مطیع باشد. نظم بدون آزادی وجود دارد. بدون هیچ زمینه ای برای استدلال، بحث یا مذاکره، قوانین به طور کامل توسط والدین ایجاد و اجرا می شوند.
نتایج احتمالی
- کودک یاد می گیرد برای پنهان کردن اشتباهات و اجتناب از تنبیه دروغ بگوید.
- فقدان آموزش در تصمیم گیری آنها را درمانده و در برابر فشار همسالان آسیب پذیر می کند.
- توانایی درک دیدگاه های مختلف به خطر افتاده است. در نتیجه، کودک قضاوت میکند که منجر به طرد شدن توسط همسالان میشود.
- آنها به سختی می توانند به توانایی های خود اعتماد کنند، زیرا انتقاد شدید والدین باعث کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس می شود.
- ناامیدی ناشی از همه اینها سرکوب شده و رفتار منفعلانه از خود نشان می دهند. در عوض، آنها از طریق طغیان خشم آزاد می شوند.
- آنها در نوجوانی بیش از حد از اقتدار سرپیچی می کنند.
- رشد مهارت های تفکر انتقادی مختل می شود.
- سایر پیامدهای احتمالی: کاهش عملکرد تحصیلی، مدیریت ضعیف روابط، و مشکلات شخصیتی طولانی مدت.
2_ فرزندپروری سهلانگیز – فرزند دلسرد
والد سهلگیر بیش از حد زیادهروی میکند، تسلیم خواستههای کودک میشود و او را از ناامیدی محافظت میکند. آنها اجازه دارند بدون اینکه با عواقبی روبرو شوند قوانین را خم کنند یا زیر پا بگذارند.
نتایج احتمالی
- اینکه همیشه راه خودش را بگیرد باعث می شود کودک انتظار رفتار یکسانی از همسالان داشته باشد و آنها را نامحبوب می کند.
- آنها بی احترامی و سرپیچی از قوانین را یاد می گیرند و در درک جدی بودن چنین تخلفاتی مشکل دارند.
- با ستایش بیرویه، آنها احساس خود را متورم میکنند.
- از آنجایی که از آنها انتظار نمی رود که در قبال خودشان مسئول باشند، یاد می گیرند والدین و دیگران را به خاطر اشتباهاتشان سرزنش کنند.
- آنها در دستکاری والدین مطیع خود قدرتمند میشوند، احساس میکنند مستحق انتظار هستند، و برای کمبودها بهانه میشوند.
- در اعماق وجود آنها احساس ترس می کنند.
3_ سهل انگاری والدین – کودک رها شده
والدین غافل مسئولیت را نادیده می گیرند و به کودک اجازه می دهند بدون راهنمایی یا مراقبت رشد کند. هیچ قاعده ای وضع نشده است و هیچ رابطه معنی دار والدین و فرزندی وجود ندارد. اعضای خانواده زندگی جدا از هم دارند. به همین دلیل راهی برای تقویت ارتباط بین والدین و فرزند برای خود نگذاشته اند.
نتایج احتمالی
- کودک برای زنده ماندن تلاش می کند.
- آنها به هر کسی که به آنها توجه نشان می دهد وابسته می شوند.
- آنها در برابر تأثیرات ضد اجتماعی یا افسردگی کودکان آسیب پذیر می شوند.
- آنها احساس گمراهی و بی توجهی می کنند که منجر به احساس غم و ناامیدی می شود.
- تضعیف سلامت عاطفی آنها بر تمرکز و توجه آنها به دانشگاهیان تأثیر می گذارد.
4_ فرزندپروری مقتدرانه – رویکرد کودک محور
والدین مقتدر از برابری به جای سلسله مراتب قدردانی می کنند و احترام متقابل بین والدین و فرزند را ترویج می کنند. قوانین توضیح داده می شوند و نظرات و توافق از طریق بحث به دست می آید، در حالی که والدین قدرت نهایی را حفظ می کنند.
برای مثال زمانی که برای خرید لباس بچه گانه به فروشگاه می روند اجازه می دهند کودک برای خرید لباس خود تصمیم بگیرد اما در نهایت برای انتخابی بهتر به او توضیح می دهند که چه لباسی مناسب او می باشد و در نهایت خرید خود را انجام می دهند.
آزادی در محدوده وجود دارد. والدین از رویدادهای روزمره به عنوان فرصتی برای آموزش به کودک استفاده می کنند تا بین انتخاب های خوب و بد تمایز قائل شود. کودک تشویق میشود تا با تفکر درباره اشتباهات و درس گرفتن از آنها انعطافپذیر شود و به تلاش ادامه دهد. والدین مقتدر به بچه ها کمک می کنند تا در دنیا زنده بمانند.
نتایج احتمالی
- کودک می آموزد که در برخورد با آنچه سر راهش قرار می گیرد شجاع باشد که در نتیجه کودکی شجاع پرورش می دهید.
- آنها خود انگیخته می شوند و با علاقه و تلاش برای رسیدن به هدف تلاش می کنند.
- ثبات عاطفی آنها افزایش مییابد و باعث میشود تمرکز بهتری روی تحصیلات و پیشرفت داشته باشند.
- آنها یاد می گیرند که قاطعیت داشته باشند، برای دوستی ها ارزش قائل باشند و همکاری، مسئولیت پذیر و دلسوز باشند.
چندین زیرمجموعه از سبک های فرزندپروری
والدین دلبستگی: والدین نسبت به نیازهای کودک بسیار حساس هستند. این سبک شامل دورههای طولانی شیردهی مادر، لمس مداوم مراقبت و اجازه دادن به کودک در تخت والدین است.
مفهوم دلبستگی توسط مطالعات پژوهشی تایید شده است. با این حال، شیوه هایی که این سبک مستلزم آن است بحث برانگیز است و هنوز توسط مطالعات علمی تأیید نشده است.
فرزندپروری بدون قید و شرط: نیازهای کودک بدون قید و شرط برآورده می شود. حول محور «کار کردن» با کودک می چرخد تا «انجام دادن» با کودک. تمرکز روی رفتار و اشتباهات کودک نیست، بلکه به هر حال روی دوست داشتن کودک است.
فرزندپروری معنوی: همه چیز در مورد ارتباط با روح معصوم کودک و این باور است که والدین تنها ابزاری هستند که کودک به وسیله آن به زمین می رسد.
این در مورد این است که والدین به کودک اجازه می دهند زندگی خود را از طریق دانش درونی خود در مورد چگونه شاد بودن کودک بگذراند. نقش والدین به عنوان تسهیل کننده این فرآیند با درک دیدگاه ساده کودک از جهان و توضیح آن برای کسانی که در رشد او نقش دارند درک می شود.
فرزندپروری خودشیفته: والدین به طور وسواسی به کودک خود نزدیک هستند و از استقلال فزاینده کودک احساس حسادت و تهدید می کنند.
فرزندپروری با هلیکوپتر: والدین برای کنترل، نظارت و محافظت از کودک و محیط اطراف او دائماً بر روی کودک شناور می شوند.
فرزندپروری سمی: رفتار منفی والدین باعث آسیب عاطفی می شود و حس خود را در کودک از بین می برد.
3 پاسخ
سبک های فرزندپروری این روزا انقدر زیاد شده که آدم نمیدونه کدومش بهتره ولی مقالتون مفید بود من اطلاعات زیادی به دست آوردم ممنون و سپاس گزارم
سلام حمیده جان:
این روزها هر والدینی تصورات خودشون رو از فرزند پروری دارن و حس می کنن تربیتی که پیش گرفتن درست ترین تربیته اما بهترین والدین اونهایی هستن که اطلاعات خودشون رو به روز کنن چرا که جامعه نسل به نسل در حال تغییره و بهتره که والدین متوجه این موضوع باشن. خوشحالم که این مقاله براتون جذاب بوده.😍
سلام حمیده جان
خوشحالیم که مقاله مورد پسند شما بوده